سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : یکشنبه 98/1/25 | 1:10 صبح | نویسنده : beti | نظرات ()
تاریخ : یکشنبه 98/1/25 | 1:9 صبح | نویسنده : beti | نظرات ()
تاریخ : یکشنبه 98/1/25 | 1:8 صبح | نویسنده : beti | نظرات ()
تاریخ : یکشنبه 98/1/25 | 1:7 صبح | نویسنده : beti | نظرات ()
تاریخ : یکشنبه 98/1/25 | 1:5 صبح | نویسنده : beti | نظرات ()
تاریخ : یکشنبه 98/1/25 | 1:4 صبح | نویسنده : beti | نظرات ()

 

امروز روز تولدته فکر نکن فراموش کردم اما رابطه طوریه که اجازه نمیده بهت بگم دوست داشتم بهت تبریک بگم اما با چه دلخوشی مگه تلفنت رو جواب میدی بدشم هیچ انگیزه ایی هم واسه تماس ندارم به هر حال نمیخوام امروز که روز توست ازت گله کنم این به ناراحتی که از تو دارم مربوط نمیشه دلسرد شدم ازت .رفتارات حالمو بد میکنه شبیه همان آدمای دوروبرت شدی بگذریم.

تولدت مبارک امیدوارم همیشه سرخوش و سلامت باشی بهترینها رو برایت آرزو میکنم دوستت دارم

بیرون زتو نیست آنچه میخواستم                  فهرست تمام آرزوهای منی

عزیزتر از جانم تولدت مبارک دوست نداشتم روزت خراب شه واسه همین ترجیح دادم چیزی به یادت بنویسم






تاریخ : شنبه 98/1/24 | 6:1 عصر | نویسنده : beti |

 

 

 راست میگه شاعر:

دل که رنجید از کسی، خرسند کردن مشکل است
شیشه ی بشکسته را پیوند کردن مشکل است،
کوه را با آن بزرگی می توان هموار کرد
حرف ناهموار را هموار کردن مشکل است

درست حرفی نزدی ولی عملت از صدتا حرف بدتره

انسان قدرتی داره که هر چی بخواد میتونه بدست بیاره و میتونه از بین ببره و منم باید سعی کنم اون قدرت و بدست بیارم باید یه چیزایی رو بزارم کنار تلاش براش بی فایدس دیگه اون حریم ها شکسته شده چیزیه که درست نمیشه اگه درستم بشه بازم خطاها تکرار میشه برگشت به گذشته اشتباهه گذشته ها همه باید از یادها بره مرورش کنار خطرناکیه 

حالاکه فکر میکنم میبینم انگاری واسه هم ساخته نشدیم یه مصلحتی بود که روزگارمون اینه میشه گذاشت کنار میشه دیگه برنگشت فقط باید تحملت زیاد باشه اونم بستگی به صبر خودم داره

نباید احساس واقعیت رو به کسی نشون بدی چون همون میشه نطقه ضعفت همیشه باید برا خودت یه چیزی مخفی داشته باشی صادق بودن آخرش اینجوری ختم میشه .

دیگه مهم نیست از این رفتارای بچگانه خسته شدم هر ماه قهر واقعن عادت شده البته دیگه تموم شد تو این مدت خیلی چیزا فهمیدم ما برای هم ساخته نشدیم شایدم اگه روزی با هم زندگی میکردیم آخرش جدایی بود 

عشق چیزی که بین من و تو واقعن مسخرس هر روز یه مدل طرز فکر یا من روانیم یا تو هر چی هست ما باهم نمیتونیم باشیم البته شایدم این افکار من رو به مسخره بگیری مهم نیست  هر جوری دلت میخواد فکر کن چون همه دست تو ، هر جوری تو بخوای شده کارا و رفتارامون شده یک طرفه هر وقت تو بخوای زنگ میزنی هر وقت تو بخوای حرف میزنی هر وقت تو بخوای میای هر وقت تو بخوای انتخاب میکنی هنوز نشده هر وقت من بخوام فکرشو نمیکردم اینطوری باشی آدم با احساسی هستی اما خود خواه هم هستی چون هر وقت تو اراده کنی انجام میشه من نمیدونم تو قبلن هم اینطوری بودی یا نه؟

حیف که چیزی یادم نمیاد ولی برای خودم متاسفم چه رویایی ساخته بود خوب آدما اشتباه میکنن ...درستش اینه که بتونی پی به اشتباهت ببری ولی یاد گرفتم که باید چه کنم

 97/05/27






تاریخ : شنبه 98/1/24 | 6:0 عصر | نویسنده : beti |

 

خیلی به خود افتخار میکنم من خودمو دوست دارم و عاشقانه خودمو میپرستم ار بچگی تا حالا هر سختی که کشیدم الان نتیجه رو دارم میبینم واقعن من ساخته شدم خیلی خوشحالم که خیلی چیزا رو درک میکنم .

اینکه شناختم .اول باید عاشق خودت باشی و به خودت فکر کنی نباید خودت رو فدای دیگران کنی این یه تجربه سختی بود که یکبار خودمو فدای خونواده کردم نتیجش پوچی بود و الان هنوز هم دارم تاوانشو میدم حقمه اگه مال من بود جرات چنین رفتارای رو نداشت همینه مال دیگران ما تو نمیشه پس تنها راهش رها کردنه.

درسته چیزی رو دوست داشتم از دست دادم حالا که فکر میکنم میبینم اونی که از دست دادم تحملش سخته اما در برابرش چیزهای خوبی بدست آوردی چیزهایی که شاید هیچ وقت درکشون نمیکردم.

خودمو خیلی دوست دارم چون که قدر چیزهایی که دارم رو میدونم وهمش سپاسگزارم از اینکه تو رو داشتم خوشحال بودم و لحظه به لحظه داشتن تو رو شکر گزار بودم به خودم میبالیدم که یکی هست اینقد منو دوست داره و قدراون روزا رو میدونستم و این اخلاقم ندارم که تا زمانی که فرد زندس بی اعتنا باشم زمانی که مرد بپرستمش  کسی که میمیره یعنی پایان همه چی پس چرا نباید کسایی که واسمون با ارزشن قدرشونو بدونیم و وقتی میمیرن یا رهامون میکنن تازه دلتنگ میشیم و خوبیاشو پیدا میکنیم.

و اما برای تو متاسفم قدر چیزهایی که داری رو نمیدونی تو اگه منو دوست داشتی قدر این دوست داشتنو میدونستی نه اینکه هر وقت از دستش میدی تازه یادت میاد که فرد مقابلت این خوبیها رو هم داره بنده خدا یاد بگیر چیزایی که داری قدرشو بدونی و چیزایی که بهت آرامش میده و دوستشون داری مراقبشونم باشی تو یاد نگرفتی همش ترس، ترس، ترس...

تو که میترسی پس کارای وحشتناک نکن حواست رو جمع کن از تو اینو فهمیدم عوض شدی خیلی رفتارات دقیقن مثل پدر مادرای خودمونه نمیتونی یکم جلوتر رفتار کنی نمیتونی پیشرفت رو بپذیری .نمیتونی بفهمیدی عقلت چی میگه .قلبت چی میگه تو همین افکار بمون من این مدلی نیستم من دنیال پیشرفتم دنبال روشنفکریم نمیخوام مثل قدیمیا سرمو بندازم پایین و گوسفند زندگی کنم من دنبال چیزایی هستم که دوست دارم و تلاشم میکنم تا بدست بیارم نرسیدن به تو خیلی چیزا بهم یاد داد منو ساخت .

دوست داشتن تو الکیه این دوست داشتن نیست یکم فکر کنی این یه حس وابستگی، تو بعضی وقتا به من وابسته میشی عشق ارزشش خیلی بالاتره که تو درکش نمیکنی کسی کسی رو دوست داره آزارش نمیده اونقد که تو از نظر روحی عذابم میدی هنوز کسی که دارم باهاش زندگی میکنم چنین کار رو با من نکرد بد رفتار کردی خوشحال باش دیگه مزاحمت نیستم دیگه استرس اینو نداری که اگه زنگ زدم گوشیمو برنداری فکر کنم از این کارت خیلی لذت میبردی که بارها و بارها انجامش میدادی تو میدونستی من از اینکار متنفرم اما باز انجام میدادی تلاشم نکردی درستش کنی تو فقط منو بازی دادی .

میخواستی ارتباطمون کنترل بشه که از حد خارج نشه چکار کردی یه نفر انجام دادی اونم چی ممنوعیت همه چی رو منع کردی برات متاسفم بابت این مدل رفتارات هر چی هم اعتراض کردم اهمیت ندادی فقط کار خودت رو انجام دادی اونقد تکرار کردی که بلخره صبر منم تموم شد یادته میگفتم بذم میاد بوی سیگار بدی تو چکار کردی اهمیت ندادی میگفتم با من در تماس باش فرار میکردی منتظرت کوچکترین پیام از طرف تو بودم قطع کردی همه چی رو قطع کردی پس داشتن من به درد تو نمیخوره بارها و بارها بهت گفتم از این مدل رابطه بدم میاد برات مهم نبود حتمن با خودت گفتی داره چرت و پرت میگه شایدم تو دلت با خودت بخندی که داره چی میگه اما همه اینها یه جا جمع شده فکر نکنم درست شه بد کردی خیلی بد کردی فقط میتونم بهت بگم لعنت به تو همه چی رو خراب کردی.

تو در برابر من هیچ تعهدی نداری واسه همینه برات مهم نیست عشق چیزی که آدما در برابرش تعهدی میدن اما تو متعهد بودن در چیز دیگه میبینی برات متاسفم تو اون کسی که من میشناختمش نیستی بعضی وقتا آدما باید یاد بگیرن بعضی چیزایی که دوست دارن اما به سرانجام نمیرسه رهایش کنن پس منم این کار رو میکنم تا تو راحت زندگی کنی اینجوری بهتر بر میگردی به زندگی خودت زندگی بدون استرس پس راحتت میزارم ببخشید دلم خیلی پر بود خیلی خیلی  زیاد...

 

 

 97/05/20

 






تاریخ : شنبه 98/1/24 | 5:58 عصر | نویسنده : beti |
تاریخ : شنبه 98/1/24 | 5:57 عصر | نویسنده : beti |
.: Weblog Themes By BlackSkin :.